تعداد نشریات | 31 |
تعداد شمارهها | 743 |
تعداد مقالات | 7,077 |
تعداد مشاهده مقاله | 10,168,236 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,863,175 |
فعل در گویش کتولی | ||
زبان فارسی و گویشهای ایرانی | ||
مقاله 12، دوره 7، شماره 1 - شماره پیاپی 13، شهریور 1401، صفحه 265-287 اصل مقاله (1.35 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22124/plid.2023.22041.1601 | ||
نویسندگان | ||
سعید وحیدفر* 1؛ فرح زاهدی2؛ فاطمه جدلی3 | ||
1دانشجوی دکتری فرهنگ و زبانهای باستانی ایرانی، دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات تهران، ایران | ||
2استادیار فرهنگ و زبانهای باستانی ایرانی، سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران، تهران، ایران | ||
3استادیار فرهنگ و زبانهای باستانی ایرانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران | ||
چکیده | ||
کتولی شرقیترین گویش زبان مازندرانی است که علاوهبر تفاوت در برخی واژگان، از نظر ساختهای فعلی نیز در پارهای موارد همچون ساخت ماضی استمراری، پیشوند و شناسههای افعال ماضی و مضارع تفاوتهایی با زبان مازندرانی دارد. در پژوهش حاضر، به بررسی مادهها، شناسهها و ساختهای فعلی، مصدر، صفت فاعلی و مفعولی و همچنین شکل معلوم و مجهول فعل در گویش کتولی پرداخته شدهاست. در این گویش، فعل بر پایۀ دو ماده ماضی و مضارع ساخته میشود. فعل مضارع دارای سه ساخت اخباری، التزامی و مستمر، و فعل ماضی نیز دارای ساختهای ساده، استمراری، مستمر، نقلی، التزامی و بعید است. همچنین در گویش کتولی، شکل مجهول بهصورتی که در زبان فارسی وجود دارد، معمول نیست و تمایل گویشوران بیشتر به استفاده از ساختار معلوم است. ویژگیهای مهم دستگاه فعلی در گویش کتولی که در بررسیهای زبانی حائز اهمیت است، عبارتاند از: نبود زمان ماضی نقلی به سیاق معمول در زبان فارسی و استفاده از ماضی ساده بهجای آن، عدم استفاده از پیشوند در ساخت فعل مضارع اخباری، استفاده از مادۀ ماضی kœrd در ساخت ماضی استمراری و برخی ویژگیهای دیگر که در این مقاله به آنها پرداخته شدهاست. | ||
کلیدواژهها | ||
فعل؛ گویش کتولی؛ ماده ماضی؛ ماده مضارع | ||
مراجع | ||
ارانسکی، ی. م. ۱۳۸۶. زبانهای ایرانی. ترجمة ع. ا. صادقی. تهران: سخن.
برجیان، ح. ۱۳۸۳. «شناسههای فعل در مازندرانی شرقی»، نامة فرهنگستان، ۱ (۳): ۱۳-۱۹.
خانلری، پ. ۱۳۶۸. دستور زبان فارسی. تهران: توس.
داوری، ش.، جعفری، ش. و رجبی، خ. ۱۳۹۸. «نظام فعل در گویش انارکی: مقولههای واژمعنایی و نظام مطابقه انشقاقی، زبان فارسی و گویشهای ایرانی، ۴ (۱): ۷-۲۸.
دبیر مقدم، م. ۱۳۸۷. «زبان، گونه، گویش و لهجه: کاربردهای بومی و جهانی»، ادبپژوهی، (۵): 91 -128.
راسخ مهند، م. ۱۳۸۸. گفتارهایی در نحو. تهران: مرکز.
راسخ مهند، م. ۱۳۹۳. فرهنگ توصیفی نحو، تهران: علمی.
رضایی باغبیدی، ح. ۱۳۸۸. تاریخ زبانهای ایرانی. تهران: مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی).
شکری، گ. ۱۳۷۴. گویش ساری (مازندرانی). تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
شکری، گ. ۱۳۸۵. گویش رامسری. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
لکوک، پ. ۱۳۸۳. «گویشهای حاشیۀ دریای خزر و گویشهای شمال غرب ایران» در راهنمای زبانهای ایرانی: زبانهای ایرانی نو. ج۲، ویراستۀ ر. اشمیت، ترجمه آ. بختیاری و همکاران. تهران: ققنوس.
نغزگوی کهن، م. و داوری، ش. ۱۳۹۳. فرهنگ توصیفی زبان شناسی تاریخی. تهران: علمی.
Bailey, H. W. 1979. Dictionary of Khotan Saka. Cambridge: Cambridge University Press. Bartholomae, C. 1961. Altiranisches worterbuch. Berlin: De Gruyter Mouton. Borjian, H. 2004a. “Mazandaran: Language and people (The state of research)”. Iran and the Caucasus, 8 (1): 289-328. Borjian, H. 2004b. “Personal and reflexive pronouns in Mazandarani”. Orientalia, (2): 7–13. Borjian, H. 2010. “Kalārestāq and Kelārdasht”. Encyclopaedia Iranica, XV(4): 367-359. Borjian, H. 2013a. “The Caspian dialect of Kujūr in central Alborz”. Journal of the British Institute of Persian Studies, (51): 235-246. Borjian, H. 2013b. “The Tabaroid dialects of south-central Alborz”. Acta Orientalia, 4(66): 427-441. Borjian, H. 2019a. “Mazandarani: A typological Survey”. in Typology of Iranian Languages. Edited by A. Korangy and B. Mahmoudi-Bakhtiari, Berlin: De Gruyter Mouton. Borjian, H. 2019b. “The Mazandarani Dialect of Kalijān Rostāq”. Iranian Studies, 52(3-4): 551-573. Korneeva, A., Kosacheva, T. and Parpura, O. 2019. “Functions of language in the social context”. SHS Web of Conferences, 69(00064): 1-5. Kovacevic, V., Spetic, M. and Pleslic, M. 2018. “Language as a social phenomenon in a global context: Implications for teaching practice”. New Trends and Issues Proceedings on Humanities and Social Sciences, (3): 173-182. Nawata, T. 1984. Māzandarāni. Tokyo: Institute for the Study of Languages and Cultures of Asia and Africa. Series: Asian and African Grammatical Manual. Sirbu, A. 2015. “The significance of language as a tool of communication”. Scientific Bulletin of Naval Academy, XVIII(2): 405-406. Smakman, D. 2012. “The definition of the standard languages: a survey in seven countries”. International Journal of the Sociology of Language, (218): 25-58. Skjarvo, P. O. 2009. “Middle East Iranian”. in The Iranian languages. Edited by G. Windfuhr, London-New York: Routledge. Yoshie, S. 1996. Sārī Dialect. Tokyo: Institute for the Study of Languages and Cultures of Asia and Africa, Series: Iranian Studies. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 351 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 205 |