تعداد نشریات | 31 |
تعداد شمارهها | 748 |
تعداد مقالات | 7,112 |
تعداد مشاهده مقاله | 10,246,790 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,900,215 |
تدوین چارچوب مفهومی بازآفرینی شهری اجتماعمحور مبتنی بر آموزش در بافتهای تاریخی | ||
دانش شهرسازی | ||
مقاله 2، دوره 2، شماره 3 - شماره پیاپی 4، آذر 1397، صفحه 21-34 اصل مقاله (537.72 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22124/upk.2019.11245.1126 | ||
نویسندگان | ||
احد نژادابراهیمی* 1؛ نسترن نژداغی2 | ||
1دانشیار گروه شهرسازی. دانشکده معماری و شهرسازی . دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران | ||
2دانشجوی دکترای شهرسازی اسلامی، دانشکده معماری و شهرسازی ،دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران | ||
چکیده | ||
در سیر تکامل رویکرد بازآفرینی شهری توجه به مقولۀ مشارکت اجتماعی، منجر به شکل گیری رویکرد بازآفرینی شهری اجتماع محور گردیده است. مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی منجر به افزایش سرمایۀ اجتماعی، حس تعلق به مکان و مسئولیتپذیری نسبت به مکان خواهد شد و نهایتاً پایداری اجتماعی را بوجود خواهد آورد. از آنجایی که مهارت و آگاهی کافی برای ورود به عرصۀ مشارکت در فرآیند توسعۀ محلی، امری ضروری است، به نظر می رسد دلیل عدم مشارکت مردمی در فرآیند مذکور، حاصل فقدان آموزش های موردِ نیاز بوده است. با هدف تبیین رابطۀ بین آموزش و بازآفرینی شهری و همچنین تعیین نقش و جایگاهِ آموزش در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور، در پژوهش حاضر با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، نظریات، بیانیه ها و منشورهای بینالمللی، واکاوی گردیده اند که در نهایت منجر به تشکیل مدل بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش شده است. همچنین در پیِ تبیین این رابطه و در پاسخ به این پرسش که «آموزش اجتماعی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماعمحور چه تأثیری خواهد داشت؟»، نظریات و تجربیات موجود مورد بررسی قرار گرفتهاند و سه نوع رویکرد تشخیص دادهشدهاست: استقرار واحدهای آموزش عالی درمحلات هدف، دسترسی عمومی و عادلانه به کاربریهای آموزشی و آموزش های اجتماعی به ساکنان محلات هدف. نتایج تحقیق نشان میدهد اتخاذِ رویکرد مشارکت بعنوان پارادایم برنامه ریزی، منجر به موفقیت پروژههای بازآفرینی شهری خواهد شد، و آموزش به اجتماع نباید ابزاری برای رسیدن به اهداف باشد بلکه ابزار اجرایی برای جلب مشارکت ساکنان باید در نظر گرفته شود و همچنین آموزش در این مفهوم بهعنوان ابزاری برای نیل به توانمندسازی، ظرفیت سازی و نهادسازی در میان ساکنان محله خواهد بود که منجر به آگاهی بخشی و زمینه ساز مشارکت اجتماعی، عامل حساسسازی ساکنان نسبت به محیط و همچنین عامل مسئولیتپذیریِ افراد نسبت به توسعۀ آتی محله خواهد بود. | ||
کلیدواژهها | ||
بازآفرینی اجتماع محور؛ آموزش ساکنان؛ بافت های تاریخی؛ مشارکت اجتماعی | ||
مراجع | ||
ایزدی، محمدسعید، فیضی، رضا. (1389). بازآفرینی شهری کنش و بینشی جامع و یکپارچه در ساماندهی محدودههای هدف برنامههای بهسازی و نوسازی شهری. هفت شهر، 33-34 ، 74-80. بحرینی، سیدحسین، ایزدی، محمدسعید، مفیدی، مهرانوش. (1392). رویکردها و سیاستهای نوسازی شهری (از بازسازی تا بازآفرینیشهری پایدار). فصلنامه مطالعات شهری، 3 (9)، 17-29. پوراحمد، احمد، حبیبی، کیومرث، کشاورز، مهناز. (1389). سیر تحول بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی نو در بافت های فرسوده شهری. مطالعاتشهرایرانیاسلامی، 1 (1) ، 73-92. حبیبی، محسن، سعیدی رضوانی، هادی. (1384). شهرسازی مشارکتی؛ کاوشی نظری در شرایط ایران. نشریۀ هنرهای زیبا، 24، 15-24. حناچی، پیروز. (1391). مرمت شهری در بافتهای تاریخی ایران. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. حناچی، پیروز، فدایی نژاد، سمیه. (1390). تدوین چارچوب مفهومی حفاظت و بازآفرینی یکپارچه در بافت های فرهنگی-تاریخی. نشریۀ هنرهای زیبا، 46 ، 15-26. رابرتز، پیتر، سایک، هیو. (2000). بازآفرینی شهری. ترجمۀ محمدسعید ایزدی و پیروز حناچی (1393). تهران: انتشارات دانشگاه تهران. راجرز، لرد. (1999). به سوی یک رنسانس شهری. ترجمه محمد سعید ایزدی (1393). تهران: انتشارات دانشگاه تهران. لطفی، سهند. (1390). بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا: تأملی بر بنُمایههای فرهنگی و کُنش بازآفرینی. نشریه هنرهای زیبا، 45، 47-60. منگن، استیون، پی. (1950). طرد اجتماعی و پهنههای مسألهدار اروپا؛ مدیریت نوسازی شهری. ترجمۀ عارف اقوامی مقدم (1390). تهران: انتشارات دانشگاه تهران. Assefa, G., & Frostell, B. (2007). Social sustainability and social acceptance in technology assessment: A case study of energy technologies. Technology in society, 29(1), 63-78.
Bevilacqua, C; Calabro, J. Maione, C. (2013). The Rule of Community in Urban Regeneration: Mixed Use Area Approach in USA Proceeding REAL CORP 2013. Rome: Tagungsb. 20-23.
Bianchini, F., & Ghilardi, L. (2007). Thinking culturally about place. Place Branding and Public Diplomacy, 3(4), 280-286.
Calthorpe, P. Fulton, W. (2001). The Regional City. Island: Island Press.
Colantonio. A. Dixon. Tim. (2011). Urban Regeneration & Social Sustainability: Best Practice from European Cities. Wiley-Blackwell.
Hall, P. (2005). The world’s urban systems: a European perspective. Global Urban Development, 1(1), 1-12.
Hightower, H. C. (1969). Planning theory in contemporary professional education. Journal of the American Institute of Planners, 35(5), 326-329.
Izadi, M. s. (2006). A Study on City Center Regeneration: A Comparative analysis of Two Different Approaches to the Revitalization of Historic City Centers in Iran. Newcastle University.
LUDA. (2003). Appraisal of Urban Rehabilitation Literature and Projects, including a Glossary of Terms and a Preliminary Set of Indicators Characterizing LUDA. Dresden: Large Scale Urban Distressed Areas (LUDA).
McDonald, S., Malys, N., & Maliene, V. (2009). Urban regeneration for sustainable communities: A case study. Technological and Economic Development of Economy, 15(1), 49-59.
Roberts P. & Sykes H. (2000). Urban Regeneration: A handbook. London: SAGE Publications.
Turok, I. (2005). Urban regeneration: What can be done and what should be avoided. In Istanbul 2004 International Urban Regeneration Symposium: Workshop of Kucukcekmece District (pp. 57-62).
W.Caves, R. (2005). Encyclopedia of the city. New York: Routledge. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,809 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 3,501 |