| تعداد نشریات | 32 |
| تعداد شمارهها | 819 |
| تعداد مقالات | 7,946 |
| تعداد مشاهده مقاله | 40,890,844 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 8,465,860 |
تحلیل شالودهشکنانه دو فیلم تیم برتون؛ ادوارد دستقیچی و کابوس پیش از کریسمس بر مبنای اندیشه ژاک دریدا | ||
| پژوهشهای میانرشتهای هنر | ||
| مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 آذر 1404 | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22124/ira.2025.31863.1075 | ||
| نویسندگان | ||
| ابوالفضل دهقانی زاده* 1؛ سهیلا منصوریان2 | ||
| 1دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه هنر، دانشکده هنر، دانشگاه نیشابور، نیشابور، ایران. | ||
| 2استادیار گروه آموزشی فلسفه هنر، دانشکده هنر، دانشگاه نیشابور، نیشابور، ایران. | ||
| چکیده | ||
| مقالۀ حاضر با رویکرد شالودهشکنی ژاک دریدا به تحلیل تطبیقی دو فیلم ادوارد دستقیچی (۱۹۹۰) و کابوس پیش از کریسمس (۱۹۹۳) اثر تیم برتون میپردازد. هدف پژوهش، آشکار ساختن سازوکارهای فروپاشی تقابلهای دوتایی و مرکززدایی از معنا در ساختار روایی و سبک بصری این آثار است. پرسش اصلی آن است که شالودهشکنی چگونه در سطح تصویر، روایت و شخصیتپردازی در سینمای برتون تحقق مییابد. بدینمنظور، مفاهیم بنیادین اندیشۀ دریدا ــ از جمله تفاوت، تعلیق معنا، مرکززدایی و ناپایداری دالها ــ بهعنوان چارچوب نظری مورد استفاده قرار گرفتهاند و روش پژوهش بر تحلیل گفتمان تصویری و نشانهشناسی سینمایی استوار است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که برتون با ایجاد گسست در منطق تقابلهای کلاسیک مانند زیبایی/زشتی، زندگی/مرگ، و نظم/آشوب، ساختار نشانهای سینما را به چالشی فلسفی بدل میسازد. در ادوارد دستقیچی، پیکرۀ هیبریدی قهرمان، نمود عینی مفهوم تفاوت است که همزمان شباهت و گسست را در خود دارد. این شخصیت از طریق ناتوانی در پیوند با جهان انسانی، مرکز معنای «انسانیت» را متزلزل میکند. در کابوس پیش از کریسمس نیز برتون با ادغام دو نظام نمادین متضاد، مرزهای فرهنگی و ژانری را از بین میبرد و «بازی بیپایان معنا» را به تصویر میکشد. تحلیل میزانسنها و رنگپردازیهای متضاد نشان میدهد که سبک بصری برتون نه تزئینی، بلکه در خدمت مرکززدایی از روایت است. نتیجهگیری پژوهش حاکی از آن است که در سینمای برتون، شالودهشکنی نهتنها در سطح مفهومی بلکه در ساحت تصویری و زیباییشناختی نیز جاری است؛ بهگونهای که فیلم به خودِ فرایند تعلیق معنا بدل میشود. این مقاله با پیوند دادن فلسفۀ دریدا به نشانهشناسی سینما، نشان میدهد که برتون از طریق تصویر، امکان تجربۀ بصریِ شالودهشکنی را فراهم میسازد و بدینسان، معنا را در وضعیت بیقرار و سیال نگه میدارد. | ||
| کلیدواژهها | ||
| سینما؛ شالودهشکنی؛ تیم برتون؛ ژاک دریدا؛ ادوارد دستقیچی؛ کابوس پیش از کریسمس | ||
| مراجع | ||
|
| ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 160 |
||